برای خودش تشکیلاتی راه انداخته و فریاد می زند، آی این منم که رستم بود پهلوان.
هر کسی هم که مقابلش بایستد، پنهانی می رود پیش مدیر ارشدش و می گوید: این با ما نیست پس برماست؛ به آن یکی فرماندار هم هر چه می تواند از خانم های فعال دستگاهش بد می گوید، به بعضی ها هم که هر چه می تواند می نوازد که این با ما نیست پس برماست نکند که به او جایگاهی بدهید، نکند بیاید در بخش ما که با ما نیست و برنامه های ما لو می رود…
کدام برنامه؟! احتمالا این علیه مخدره از آن برنامه ای که بانوان حوزه علمیه آبرویش را خریدند، حرف می زند. همان برنامه مشارکتی که با حوزه علمیه برگزار کرد که اگر بانوان حوزه علمیه نبودند آبرویی برایش نمی ماند و انها آبرویش را خریدند. و الا برنامه باصطلاح کنگره ملی بانوان تاثیرگذار استان البرز که تنها چند نفر که نمی شود گفت چند ده نفر حضور داشتند که فقط همان خودشان و آنهایی که باهاش بودند، آمدند.
امسال هم که دوباره علم به دست گرفته و می خواهد کنگره ملی بانوان موفق و تاثیرگذار استان البرز ۲ را برگزار کند، که احتمالا چند نفری بیشتر از سال قبل در آن شرکت خواهند کرد.
و صد در صد شک نکنید که یکی از آنان همان مدیر آن اداره کودک و نوجوان که همسر یکی از اعضای شورای شهر می باشد، است چرا؟ چون با آنهاست پس بر علیه اشان نیست، در نتیجه جزو یکی از زنان تاثیر گذار و موفق آنهم از نوع ملی اش خواهد بود.
رفتار این علیه مخدره مکرمه مرا یاد به تعبیر امام(ره) رضاقلدر یا همان رضا پهلوی می اندازد، به رضا پلهوی می گویند محمد ساعد مراغه ای همسرش گرفتار دخمه کلاغهای شوروی سابق شده است، ( در ادبیات امنیتی جهان، دخمه کلاغ ها در مقابل آشیانه پرستوها قرار دارد) او با یکی از جاسوسان شوروی رابطه دارد، می گوید ایراد ندارد ساعد از ماست برما نیست و اینگونه می شود که به نخست وزیری می رسد.
البته معروف ترین شخصی که جمله “هرکه باما نیست دشمن ماست” را می گوید و در ادبیات سیاسی جهان مطرح می شود جرج دبیلو بوش رییس جمهور آمریکا است.
در علم کلام به این نوع رفتار مغالطه ذوالحدین جعلی می گویند.
علی اصغر خندان در کتاب مغالطات سوم که توسط انتشارات سازمان تبلیغات اسلامی منتشر شده ذیل عنوان مغالطه ذوالحدین جعلی می نویسد: “معمای غلط یا قیاس دو حدی جعلی مغالطهای است که در آن شخص تنها حالتهای ممکن را آنهایی بداند که خود بیان کردهاست درحالیکه حالتهای دیگری هم متصور باشند.”
و برایش مثالی هم می زند.
مثالی معروف در این مغالطه، سخن مادریاست در یونان باستان به فرزندش می گوید:
“پسرم! وارد جهان سیاست نشو؛ زیرا اگر راست بگویی، مردم از تو منزجر میشوند و اگر دروغ بگویی، خدایان از تو رویگردان. تو چارهای نداری جز این که راست بگویی یا دروغ بگویی؛ پس یا مردم از تو منزجر میشوند یا خدایان از تو رویگردان.”
حضرت علیه مخدره اگر خود را کارمند دولت می دانیدو ملزم به رعایت قانون به عنوان فصل الخطاب بودن امور و همچنین اوامر و فرامین دولت آقای رییسی و از طرفی به این نکته پای بند هستید که اگر در حکومت اسلامی قانون را رعایت نکنید به مثابه ترک عمل الهی است و منکر انجام داده اید پس چرا به بند سه بخشنامه معاون اول رییس جمهور مورخ ۲۹/۷/۱۴۰۲ عمل نمی کنید که می گوید: رعایت بیطرفی کامل و عدم اقدام یا اعلام نظر به نفع یا به ضرر نامزدها و احزاب و گروههای سیاسی در انتخابات و مواضع آنها، از سوی اشخاص موضوع ماده (۷۵) قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی، در طول مدت مسئولیت در فرایند انتخابات.
اگر نمی دانید بدانید که ماده ۷۵ قانون انتخابات مجلس مصوب ۱/۵/۱۴۰۲ می گوید: مشاوران استاندار، فرمانداران، شهرداران حق ندارند در ساعات اداری وغیر اداری بر له یا علیه فرد یا جریان و گروهی فعالیت نمایند.
حال سئوال این است چرا شما در عین بی قانونی در نشست های شورای ائتلاف در مقابل استاندار می نشینید و صراحتا خود را دبیر شورای ائتلاف می نامید، کدام را باور کنیم دم خروس را یا؟ بگذریم..
البته نروید فردا هوار هوار کنید که اینها ما را قانون گریز می دانند یا اینکه ما را با رضا شاه و جرج بوش مقایسه کردند خیر! خواهر گرامی و برادر ارزشمند اصلا اینطور نیست.
این را جهت اطلاع و یادآوری گفتم. آخر تا هر کسی را می بینند که کمی مخالف شان حرف می زند وصل شان می کنند به دشمن و هزار و یک کرده و نکرده ای که خدا می داند انتهایش کجاست…
به گفته احمد سوکارنو اولین رییس جمهور اندونزی تنها راه کار مقابله شانتاژ افشای آن است پس از هم اکنون افشا می کنیم که شانتاژ نکنید.
و در آخر مقام معظم رهبری هم جمله صریحی نسبت به اتخاذ چنین مواضعی دارند، ایشان می گویند: از دو قطبیهای کاذب بپرهیزید. کسانی که مبانی و اصول اسلام و انقلاب و ولایت فقیه را قبول دارند برادر شما هستند. دیدار با بسیجیان ۸/۹/۱۴۰۲
یا اینکه در خردادماه می فرمایند: معنای دوقطبی این است که وقتی این اختلاف سلیقه به وجود آمد در هر تصمیمی به جای اینکه به حق و مصلحت فکر کنیم، به جایگاه این دستهبندی فکر میکنیم؛ دستهی ما اینجوری میخواهد، پس باید این بشود؛ حالا حق هست یا نیست، مصلحت هست یا نیست، [فرقی نمیکند؛] معنای دوقطبی این است.۱۴۰۲/۰۳/۰۳
علیه مخدره معظمه که همکاران شما نام شما را بر روی تریلی می گذارند و می کشند، اگر ولایت فقیه را قبول دارید به قانون احترام بگذارید و به این سخنان معظم له گوش دهید و به قانون عمل کنید یا کار سیاسی حزبی جریانی بکنید یا کار استانداری؟ .